معضلات جامعه با هنر حل می‌شود/نمایندگان مجلس باید معجزه هنررا ببینند
۱۴ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۵
شناسه : 622
13
دکتر عزیزی : رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در گفت‌وگوی اختصاصی و مفصلی با هنرآنلاین به نقد رویه جاری در پرداختن به مقوله حمایت از هنر پرداخت و خواهان توجه بیشتر به موضوع فرهنگ و هنر از سوی مجلس و دیگر نهادهای متولی این امر شد.
پ
پ

دکتر عبدالرضا عزیزی، رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس از آن دسته نمایندگان است که هنوز صفت نماینده مردم بودن را با خود همراه داشته و از این رهگذر با وجود حضور در کمیسیون اجتماعی مجلس، به فرهنگ و هنر جامعه دیدی مردمی و اجتماعی دارد. او در این گفت و گو به دنبال ارائه پاسخ‌های تازه به تقاضاها و گاه توقعات جامعه هنری کشور از مجلس شورای اسلامی بود که معمولا بی‌پاسخ رها شده‌اند. عزیزی در این گفت و گو که گاه با موضوع معماری و شهر بود و گاه از ماجرای ساپورت‌پوش‌ها در مجلس سردر می‌آورد، آن بخش از فرهنگ را برای مجلس مهم ارزیابی کرد که رویکردی اجتماعی داشته باشد و تاکید کرد در صورت ارتباط بیشتر میان هنرمندان و مجلسیان می‌شود امیدوار بود که حمایت از تولید هنری در ایران گسترش پیدا کند. عزیزی، نماینده شهری است که موسیقی زنده و مفتخری در جهان دارد اگر چه که تنها سینمای این شهر سالهاست تعطیل شده. او با اشاره به چنین فضایی، شیروان را شهری در مسیر توسعه هنری و فرهنگی دانست به آن شرط که حمایت‌ها از این شهر محدود به بخش دولتی یا خصوصی نباشد. بلکه هر دو گروه پا به میدان بگذارند.

 


آقای دکتر این روز‌ها شبکه‌های اجتماعی گسترش یافته‌اند و فرهنگ و هنر مستقیما روی اجتماع اثرگذاری یافته‌اند. نظر شما به عنوان رئیس کمیسیون اجتماعی مجلس در این مورد چیست؟ آیا کمیسیون به چنین مسائل روزی ورود کرده است؟

 

شکی نیست که فرهنگ روی جامعه اثرگذار است و هر تغییری که بخواهد در جامعه ایجاد شود باید فرهنگ‌سازی شود. حالا این تغییر می‌خواهد سیاسی، اقتصادی یا اجتماعی باشد. نمی‌شود از اقتصاد مقاومتی سخن گفت و مردم را تشویق کرد به مصرف کالای داخلی و تولید و صادرات، بدون اینکه پیش از آن فرهنگش ایجاد شود

 

اجازه بدهید موضوع را جزئی‌تر کنیم. به عنوان مثال ما در شهر با موضوعی رو به رو هستیم به نام معماری بنا‌ها که هر چند پدیده‌ای فرهنگی- هنری است ولی مستقیما روی اجتماع اثر می‌گذارد. در این مورد چه نظری دارید؟

 

کشور ما اسلامی است و همه جلوه‌های آن باید اسلامی باشد. از طرفی معماری اسلامی ما بسیار زیباست. هنوز بعد از چندین قرن، وقتی وارد اصفهان می‌شوید از معماری آن لذت می‌برید. حتی از نقاط مختلف دنیا هم به دیدن این آثار می‌آیند. البته ما نباید معماری مدرن را تکذیب کنیم و از آن غافل شویم. باید همه سلیقه‌ها را در نظر گرفت. بعضی‌ها دوست دارند برج‌نشین باشند. نمی‌شود گفت شما در کشور اسلامی زندگی می‌کنید و نمی‌توانید برج‌نشین باشید. از طرفی به خاطر افزایش جمعیت، شهر‌ها بیشتر عمودی رشد می‌کنند تا افقی. در حالی که رشد عمودی خلاف معماری اسلامی است. اگر بخواهیم شهرهای ما افقی رشد کنند باید بسیاری از زمین‌های کشاورزی را تبدیل به خانه مسکونی کنیم و اگر هم عمودی رشد کنند، از معماری اسلامی غافل خواهیم بود. بنابراین معتقدم که باید از هر دو علم استفاده شود و در واقع ترکیبی از این دو را در نظر گرفت

 

این موضوع ترکیب به نظر می‌رسد که یک موضع بی‌طرفانه صرف نیست و در بعضی شرایط با هر دو عنصر ترکیبی در تناقض قرار می‌گیرد. مثل ماجرای ساپورت و ساپورت‌پوش‌ها که در مجلس هم تصاویرش پخش شد و شما دیدید. نظرتان راجع به آن ماجرا چه بود؟ در آن زمان با پخش چنین تصاویری در مجلس موافق بودید؟

 نباید چنین چیزی پخش می‌شد. بعد از پخش آن تصاویر، در فضای بیرون از مجلس، مردم به این اتفاق به دید مزاح نگاه می‌کردند. به هر حال پخش چنین تصاویری به عقیده من در مجلس جالب نبود و خیلی هم ربطی به وزیر کشور نداشت. مراکز دینی و ارشادی چه کار می‌کنند؟ آن‌ها در واقع متولی هستند. ما باید یاد بگیریم ایراد‌ها را در خودمان جستجو کنیم. یک بار هم بیاییم و بگوییم چه اتفاقی برای این جامعه افتاده؟ ما‌‌ همان آدم‌هایی هستیم که در برابر رژیم طاغوت انقلاب کردیم. چطور می‌شود که عکس اسپایدرمن و بتمن به اتاق بچه ما نفوذ می‌کند ولی ما نمی‌توانیم به اتاق بچه خود نفوذ کنیم و قانعش کنیم یک الگوی ایرانی و اسلامی داشته باشد؟ این را باید در ضعف خودمان و قوی بودن آن‌ها تعریف کنیم. آن‌ها برای القای الگوهای خود به جهان هزینه می‌کنند. ما چه قدر برای الگوسازی هزینه می‌کنیم؟ شما هیچ فعالیت و هزینه‌ای نمی‌‌کنید در حالی که دیگران فعالیت و هزینه می‌کنند و خب معلوم است که آن‌ها فرهنگ خود را به فرهنگ ما غالب می‌کنند. در این موارد برخورد صلبی جواب نمی‌دهد. آیا ما لباس قشنگ‌تر و ارزان‌تر از ساپورت به جامعه ارائه کرده‌ایم؟

 

خب بحث بودجه اندکی که به بخش فرهنگ و هنر تعلق می‌گیرد، هم مطرح است. اینکه ما بودجه نداریم و در این بخش هزینه نمی‌کنیم شاید برمی‌گردد به قانون‌گذاری. بهتر نبود مجلس به جای چنین واکنشی، سعی می‌کرد بودجه بیشتری در اختیار نهادهای مسئول قرار بدهد و بعد از آن‌ها وظیفه خواهی کند؟

 این کاملا طبیعی است. شما نگاه کنید در مجلس از کمیسیون فرهنگی چقدر استقبال می‌شود؟ کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی که اصلا ترافیک است. حداکثر تعداد افراد در کمیسیون باید ۲۳ نفر باشد ولی در کمیسیون امنیت ملی ۲۹ نفر حضور دارند اما حضور در کمیسیون فرهنگی را فقط ۱۱ نماینده پذیرفته‌اند! آیا ما در این مملکت فقط مشکلات سیاست خارجی و بودجه داریم؟ مشکلات فرهنگی نداریم که از کمیسیونش استقبال نمی‌شود؟ یا حتی بزرگانی بودند در کمیسیون فرهنگی که از این کمیسیون به آموزش و تحقیقات رفتند و‌‌ رها کردند. وقتی مجلسی‌ها به کمیسیون فرهنگی بی‌توجه می‌شوند، معلوم است که در بودجه هم مظلوم واقع می‌شود

 

خب اینکه یک دور تسلسل است. دولت مشکلات قانونی و نبود بودجه را بهانه می‌کند و مجلس هم که بی‌توجه است

 همان دولتی که می‌گوید قانون این شکلی است، هر وقت از سوی مجلس طرحی ارائه شده، با آن مخالفت کرده است

 

چون بودجه ندارد. ما بچه‌های انقلاب، دائم شنیده‌ایم که این انقلاب، انقلابی فرهنگی بوده اما به آن اندازه که باید به مقوله فرهنگ توجه و برای آن هزینه نمی‌شود. این دور تسلسل کی و چگونه قرار است پایان پیدا کند

 ببینید من به عنوان رئیس کمیسیون اجتماعی، رئیس مجلس را قانع کردم که طرح‌ها و لوایح، بدون پیوست اجتماعی به درد نمی‌خورد. خب این کاری است که باید درباره حوزه فرهنگ هم از سوی این کمیسیون انجام می‌شد که تا به حال نشده است.

 

امسال وزارت ارشاد طرحی را به مجلس ارائه داد که قریب به ۱۲ سال پیگیر آن بود. اینکه یک دهم درصد از محل تملک‌های اداری دستگاه‌های اجرایی صرف خرید آثار هنری شود. این موضوع هیچ وقت در مجلس تصویب نشد. در مجلس ششم تصویب شد ولی دستگاه‌های اجرایی مکلف به اجرا نبودند. در سال گذشته وزارت ارشاد طرح بسیار پیش‌رویی داد که هر پروژه عمرانی در هر جای کشور، یک درصد از محل کل اعتبار پروژه خود را اثر هنری بخرد. اگر مدرسه‌ای ساخته می‌شود، یک درصد آن صرف خرید اثر هنری‌ای شود که در آن پروژه نصب شود تا فضای شهر فرهنگی‌تر شود ولی این هم در مجلس رای نیاورد. من معتقدم همبستگی و هم‌اندیشی لازم درباره این مسائل در مجلس وجود ندارد، شما چطور فکر می‌کنید؟

 به عقیده من این ایراد را در مجلس جستجو نکنید، در خودتان جستجو کنید. اگر هنرمندان ایراد را در خودشان جستجو کنند، قطعا موفق خواهند شد. اگر شما اطلاع‌رسانی کردید و به نماینده مجلس تفهیم کردید و توجیه شد که هنر می‌تواند باعث حفظ دین و فرهنگ و زنده نگهداشتن هنر در شهر شود، آن نماینده به صورت خودکار رای خواهد داد و پیگیر خواهد بود. واقعا ممکن است بعضی‌ها توجیه نباشند. مثلا من، پزشکم و در مسائل عمرانی تخصصی ندارم ولی می‌توانم مشورت بگیرم. هر چه قدر بیشتر مشورت بگیرم، بهتر عمل می‌کنم. اگر کسی به من در این حوزه مشورت ندهد، خودم هم دنبالش نروم، قطعا توجیه نیستم و ممکن است رای ندهم. این شما هستید که باید این زحمت را به خودتان بدهید و فشار وارد کنید و نماینده‌ها را نسبت به اهمیت این قضیه روشن کنید

 

رابطه فرهنگ و فرهنگ سازی هنری

 شما خیلی روشن از لزوم فرهنگسازی حرف زدید. چقدر در طرح‌هایی که در کمیسیون اجتماعی مطرح می‌شود، به بخش فرهنگسازی آن توجه می‌کنید؟

 مثلا طرح تنبلی چشم که از طرف بهزیستی انجام شد، یک بخش غربال‌گری داشت و ۱۰ هزار نفر که تنبلی چشم داشتند، کشف و درمان شدند. خب این در واقع با فرهنگسازی و اطلاع‌رسانی در رسانه‌ها انجام شد و باعث شد مردم استقبال کنند. آن‌ها متوجه شدند که این به نفع‌شان است. برای همین است که می‌گویند پیشگیری مقدم بر درمان است و هزینه‌اش هم یک سوم درمان است و راندمان آن هم ۱۱ تا ۳۰ برابر است. این است که در هر کاری فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی مهم است. مسئله این است که مردم و نهادهای متولی ارتباط چندانی با هم ندارند. من روزی ۵۰۰ پیامک به نام جواب می‌دهم. مردم عادت کرده‌اند مشکلات‌شان را برایم پیامک کنند. موبایل من هیچ وقت خاموش نمی‌شود. تنها نماینده مجلس در جهان هستم که ۲۰ هزار شماره در گوشی‌اش ذخیره دارد. چون مردم به اداره‌ها که مراجعه می‌کنند با پاسخ سربالا مواجه می‌شوند اگر اداره‌ها درست پاسخگو باشند، لازم نیست مردم برای هر کار به ما مراجعه کنند. این تبدیل به فرهنگ شده است. اشکالی هم ندارد. مردم به ما اعتماد کرده‌اند و ما هم مشکل‌شان را تا جایی که در توان‌مان باشد، حل می‌کنیم

 

در حوزه شما فرهنگ و هنر چقدر نقش دارد و تا به حال شده است که با استفاده از کارهای فرهنگی و هنری تلاش کنید تا یک موضوع اجتماعی را جا بیندازید؟

 به تازگی از یک نمایشگاه عکس و کاریکاتور بازدید کرده‌ام. خیلی جالب بود که عکس‌ها و طرح ها با آدم حرف می‌زدند. گاهی نیازی به ساعت‌ها سخنرانی و پخش تیزر نیست. فرض کنید در یک چهارراه هنرمندی با هنر خود بتواند با مردم حرف بزند و با یک تابلو یادآوری کند که نباید عابر پیاده از چراغ قرمز عبور کند. این هم هزینه را پایین می‌آورد و هم تاثیر بیشتری دارد. به همین خاطر من اعتقاد دارم که فرهنگ و هنر در همه امور به خصوص در مسائل اجتماعی می‌تواند تاثیرگذار باشد ولی متاسفانه در این امور یک مقدار غافل هستیم و این اتفاق هنوز آن طور که باید و شاید نیفتاده است

 

با صحبت‌های شما انتظار ما این است که پیوست فرهنگ و هنر در طرح‌های اجتماعی، بخش جدی‌ای باشد و از این به بعد شاهد باشیم مجلس ارتباط نزدیک‌تری با حوزه فرهنگ و هنر و هنرمندان داشته باشد.

 شخصا با بیش از ۲۰۰ نفر از خبرنگاران و مجری رادیو و تلویزیون در ارتباطم. یک فایل دارم به نام فایل خبرنگاران و فقط ۱۸۷ موبایل از خبرنگاران دارم. روز خبرنگار برای همه این‌ها پیامک تبریک می‌فرستم. این نشان از آن دارد که شخصا برای فرهنگ اهمیت قائلم

 

چه بهتر که این گستره، جامعه هنری را هم دربرگیرد

 من به هنر اعتقاد دارم. متخصص هنر نیستم و در صلاحیتم نیست که در این مورد حرف بزنم ولی بسیار به هنر علاقمند هستم و معتقدم از طریق هنر می‌شود بسیاری از معضلات اجتماعی را با هزینه کم و تاثیرگذاری بالا اطلاع‌رسانی کرد. به نظرم اگر شما پیشنهاد خاصی دارید به ما بگویید

 

اگر بشود بخشی از هنرمندان که دغدغه‌های اجتماعی دارند با فضاهای اجتماعی و NGOهای زیر نظر شما ارتباط بیشتری داشته باشند، خیلی خوب است. چون خیلی از فیلم‌ها، تئاتر‌ها و نمایشگاه‌ها با اهداف اجتماعی انجام می‌شود که اگر کمیسیون با این‌ها در ارتباط باشد ممکن است هنرمندان فضای بزرگتری را پیش روی خود ببینند. مسلما با امکانات و فضاهای بیشتر می‌شود کارهای جدی‌تری در این مورد کرد

 بله، حرف شما را قبول دارم. بسیاری از معضلات اجتماعی را می‌شود از طریق فیلم، تئا‌تر و… به مردم منتقل کرد. هرچند ما سرمان بسیار شلوغ است، شما باید ارتباط برقرار کنید و ما هم با آغوش باز می‌پذیریم. در کمیسیون اجتماعی به روی همه کسانی که فکری درباره حل معضلات اجتماعی دارند، باز است و استقبال می‌کنیم. پیگیری شما خیلی مهم است. نه فقط سراغ ما که شما باید سراغ همه نماینده‌های مجلس بروید و اطلاع رسانی کنید. مثلا آن‌ها را به یک نمایشگاه عکس ببرید که بدانند هنر یعنی چه و از نزدیک معجزه‌اش را ببینند

 

شیروان شهری با موسیقی زنده و سینمایی مرده

 راجع به شیروان برایمان بگویید. حوزه انتخاباتی‌تان که مخصوصا شهری است که آخرین سینمایش تعطیل شد

 شیروان دومین شهر استان خراسان شمالی است هم از نظر وسعت و هم از نظر جمعیت. مردم هنرمندی هم دارد و اخیرا هم فیلم الله مزار را آنجا بازی کردند و خود من هم حمایت مادی و معنوی کردم. اینکه سینما در شیروان تعطیل شده، علت دارد. به خاطر دارم که قبل انقلاب به سینما می‌رفتم. خیلی هم بچه بودم. آن زمان همه خانه‌ها تلویزیون و اینترنت و ماهواره نداشتند و هیچ کدام از امکانات حالا، وجود نداشت بنابراین از سینما استقبال می‌شد. الان مردم خیلی احساس نیاز به سینما نمی‌کنند. هرچند بودنش خیلی خوب است اما سینما بالاخره تجارت است و باید سوددهی داشته باشد. اگر کسی بخواهد در این شهر سینما بزند، ما به صورت مادی و معنوی حمایت می‌کنیم اما دولت نمی‌آید جایی سینما بزند که تاثیر فرهنگی داشته باشد. بخش خصوصی هم به دنبال سود خود است و نتیجه این می‌شود که در خیلی از شهر‌ها سینما نیست و مردم هم زیاد دنبال آن نیستند

 

الان سرانه فرهنگی در شیروان به چه صورت است؟ آماری دارید؟ وضعیتش مطلوب است؟ به لحاظ رویدادهای فرهنگی و گالری‌ها و…؟

 همه چیز که گالری نیست. موسیقی ما معروف است. ما موسیقی زنده‌ای داریم… 

 

کنسرت‌ها به راحتی برگزار می‌شود؟

 وضعیت نسبتا مطلوبی است. چندوقت پیش در شیروان به پارک رفتم و دیدم آقای میرزاده در پارک می‌خواند و مردم و مسافران هم استفاده می‌کنند

 

یعنی اجرای خیابانی داشتید؟

 بله. با حمایت ما و همکاری کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر شیروان. مثلا ما پیاده‌روی‌هایی به مناسبت‌های مختلف داریم. حتما بعد از اتمام آن، وقتی مردم در کنار هم جمع شدند، موسیقی محلی اجرا می‌شود و مورد استقبال هم قرار می‌گیرد. شاید عامل مهمی که مردم را به آنجا می‌کشاند، همین موسیقی محلی باشد. بعد از دوران دفاع مقدس هم فضا باز‌تر شده و کلاس‌های موسیقی و صنایع دستی حمایت می‌‌شود

 

چقدر خودتان وقت می‌کنید تئا‌تر، سینما یا کنسرت بروید؟

 سینما کم رفته‌ام و تئا‌تر اصلا نرفته‌ام. وزارت ارشاد در روزهای جشنواره، فیلم‌های خوب و باکیفیت به مجلس نمی‌آورد و ما هم نمی‌بینیم. هر بار هم که با خانواده رفتیم، استقبال نکرده‌اند.

 

کنسرت دعوت بشوید، می‌روید؟

 رفته‌ام. جشنواره موسیقی فجر در تالار وحدت را رفتم و خوب هم بود. شخصا موسیقی محلی را ترجیح می‌‌دهم. در گذشته در تالارهای عروسی شیروان نمی‌گذاشتند موسیقی محلی اجرا شود. من با این قضیه برخورد کردم و الان اجرا می‌شود. تصور کنید به موسیقی پاپ غربی و غیراستاندارد اجازه اجرا می‌دادند ولی دوتار که ما خیلی به آن علاقمندیم، نواخته نمی‌شد. در حالی‌که ما با دوتار بزرگ شده‌ایم. این ساز در منطقه ما مقدس است، حرمت دارد و وقتی کسی می‌خواهد دوتار بزند، وضو می‌گیرد. در منطقه ما به موسیقی به این دید نگاه می‌کنند. از طرفی، شما با صدای شجریان ریلکس می‌شوید یا صداهای خارجی؟ البته آن‌ها هم موسیقی خوب دارند. مثل کریس دی برگ که موسیقی لایت اجرا می‌کند.

 

امیدواریم ماجرای نشان دادن ساز در تلویزیون تمام شود و ما بتوانیم ساز دوتار را در تلویزیون ببینیم چون در ماهواره‌ها همه گونه سازی نمایش داده می‌شود.

 این هم زمان می‌خواهد. یک زمانی شطرنج هم حرام بود. ما به مرور زمان به دموکراسی بیشتری نزدیک می‌‌شویم و نسبت به خیلی از کشورهای دنیا عقب هستیم. در گذشته اگر یک ویدئو از کسی می‌گرفتند، شلاق می‌زدند. الان اگر این را به یک بچه کوچک بگویید، به شما می‌خندد. یا یک زمانی اگر نوار کاست از خواننده‌ای قدیمی می‌گرفتند، بیچاره می‌شدی ولی الان این طور نیست. تولستوی می‌گوید هیچ جنگاوری توان مبارزه با این دو نیرو را ندارد. یک زمان، دو صبر. به خاطر دارم در زمان جنگ در همین منطقه خودمان که به دوتار احترام می‌گذارند، یک نفر دوتار می‌زد و فرمانده بسیج‌‌ همان زمان که برادر من بود، این شخص را گرفت و گفت که نباید این کار را بکنی. البته خیلی هم درست و به جا بود. چون مثلا در یک روز در شیروان ۶۰ شهید را تشییع می‌کردندو جای این حرف‌ها نبود. ولی همین برادرم بعد از جنگ در عروسی‌ای شرکت کرده بود که در آن موسیقی پاپ اجرا می‌شد. بنابراین هرچیزی نیاز به زمان دارد.

 

ممنون از وقتی که در اختیار هنرآنلاین قرار دادید.

من هم خوشحالم و از همین جا می گویم که منتظر دعوت شما برای شرکت در اکران فیلم‌ها، افتتاحیه گالری‌ها و … هستم.

ثبت دیدگاه

دیدگاهها بسته است.