مسئله مربوط به آسیبهای اجتماعی از دیرباز در جامعه بشری مورد توجه اندیشمندان بوده است.
به تازگی نکاتی در باب ضرورت پرداختن به مسائل و آسیبهای اجتماعی از سوی نخبگان اجتماعی مطرح شده است. شما به عنوان کسی که سالها در کسوت نمایندگی در همین حوزه فعالیت داشتهاید، این طرح بحث اخیر در یک سال گذشته چه نتایجی داشته است؟
اولین جلسهای که با حضور روسای سه قوه در محضر رهبر معظم داشتیم، در آبان ماه سال١٣٩۴ بود که دو هفته بعد همین جلسه با همان کیفیت تکرار شد. این جلسات هر شش ماه در محضر رهبر معظم ادامه دارد. خود ایشان هم نسبت به آسیبهای اجتماعی حساس هستند. وزیر بهداشت و درمان و آموزش پزشکی، دولت و مجلس را درباره مسئله بهداشت حساس و به دنبال آن طرح تحول سلامت را پیگیری کرد و بسیاری از افراد مشکلات پزشکیشان حل شد. گرچه در بخشهایی مشکلات همچنان هست اما بخشهایی نیز حل شد. خب ما خوشحال هستیم که رهبری در رابطه با آسیبهای اجتماعی حساس هستند و یکی از مطالبهگران اصلی در جهت کاهش آسیبهای اجتماعی و پیگیر از سوی مسئولان هستند.
در یک سال گذشته به چه نتایج مشخصی رسیدهاید؟
نتیجه اینکه وزیر کشور، آقای رحمانیفضلی و رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی و معاون برنامهریزی و رئیس سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور، سازمانی تحت عنوان «سازمان کاهش آسیبهای اجتماعی» تشکیل دادهاند تا این سه ارگان در راس باشند. بقیه را به مرور زمان و نیاز دعوت میکنند و به طور جدی به موضوع پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی میپردازند. این برای ما ارزشمند است. خوشحالیم که مقام معظم رهبری بسیار دلسوزانه و بسیار مسئولانه موضوع کاهش آسیبهای اجتماعی و جلوگیری از آسیبهای اجتماعی را خودشان شخصا پیگیری میکنند.
دو نگاه درباره آسیبهای اجتماعی وجود دارد. نگاه اول حداقلی و قائل به این است که آسیبها حداقلی مطرح شود و حتیالمقدور آمارها محرمانه باشد. نگاه دوم این بوده که آسیبها و آمارها باید گفته شود تا فضای جامعه به آن حساس شود و واکنش مناسب آن را داشته باشد. ما نمونه این دو نگاه را درباره مسئله اعتیاد داشتیم. شما از موضع کارشناسی کدام نگاه را در شرایط فعلی ارجح میدانید؟
شما مقابل آیینه که بایستید قطعا ایرادات خودتان را بیشتر و بهتر میبینید تا اینکه بخواهید مقابل دیوار بایستید! اگر آسیبهای اجتماعی بازگو شوند و مردم در جریان قرار بگیرند، قطعا در جهت پیشگیری از آسیبهای اجتماعی موثرتر خواهند بود. اینکه مردم وارد میدان شوند در مقایسه با وضعی که صرفا مسئولان بخواهند بدانند، بی شک موفقتر خواهیم بود و آمارهایشان را صرفا در جلسات ارائه دهند و در همان جلسات مثلا راهکاری اتخاذ کنند.
چه چیزی باعث شده ما کمتر به مسئله آسیب اجتماعی بپردازیم؟ آیا نوع نگاه ما در مسئله موثر بوده است؟
شما به این مسئله توجه کنید که یکی از مشکلات و گرفتاریهای ما در این رابطه «سکوت فرهنگی» است. ما این قدر در مورد «ایدز» سکوت کردیم که به مسئله دامن زده شد. ناخواسته هم این طور شد. اما الان ببینید استانداران و مسئولان کشوری و حتی محلی ما در روز جهانی مبارزه با ایدز میروند و زنگ مبارزه با ایدز را در مدارس به صدا در میآورند. در مورد اعتیاد هم همینگونه است. ما باید از ابتدا شفاف عمل میکردیم. ما از همان ابتدا هم باید دایره محرمبودن افراد را اینقدر تنگ نگیریم که مردم در جریان قرار نگیرند یا کمتر اطلاع پیدا کنند.ما اگر اطلاعرسانی به مردم نداشته باشیم و شجاعانه به مردم نگوییم که «اگر ما اعتیاد را از بین نبریم اعتیاد ما را از بین خواهد برد» پس قطعا همین اتفاق خواهد افتاد و اعتیاد بر ما غلبه پیدا خواهد کرد. سایر دولتها همین کار را در مواجهه با مشکلات اجتماعیشان کردند. این مفهومش این است که باید مردم در جریان بسیاری از مسائل قرار بگیرند. بهویژه در جاهایی که نیاز هست مردم وارد عمل بشوند.
مقداری از مسئله به اطلاعرسانی شفاف به مردم باز میگردد. برخی هم در مقابل به این موضوع میگویند که اطلاعرسانی تا کجا؟ چراکه ممکن است همین اطلاعرسانی آسیبهای دیگری را به دنبال داشته باشد.
در همهجا این نیاز بوده و هست که مردم وارد میدان بشوند. شما نمیتوانید مسئله اجتماعی را بدون حضور مردم حل کنید. اصلا مسئله اجتماعی در این معنا و مفهوم یعنی چه؟ خب طبیعی است که مسئلهای آنقدر بزرگ و آنقدر گستره شمولش بالا رفته که به آن اجتماعی میگویند. یعنی اجتماع بزرگی را تحت تاثیر قرار داده است. غیر از اینکه نیست. لذا هیچ دولتی و در هیچ جایی نمیتواند بدون در نظر گرفتن حضور و نقش مردم به حل مسئله اجتماعی بپردازد. من به شما میگویم هر جا مردم وارد عمل میشوند، کار دولت و حکومت و مسئولان هم راحتتر میشود. در نتیجه وقتی مردم از امراض و آسیبهای اجتماعی مطلع شوند، از جمله ایدز و مسائل غیربهداشتی و اعتیاد و حتی پدیدههای جدیدتر… قطعا به سمت این امراض نمیروند و این کار را نخواهند کرد. من به شدت مخالف هستم که ما روی آسیبهای اجتماعی سرپوش بگذاریم. اتفاقا برعکس باید به اطلاع مردم بهطور شفاف و صادقانه اطلاع رسانی کنیم.
فکر میکنید که مهمترین آسیب اجتماعی در حال حاضر کشور ما چیست؟
یک کلام؛ بیکاری. شاید بیکاری یکی از مسائل اقتصادی باشد اما به دنبال این معضل بیکاری کمکم خیلی از عوارض دیگر هم به وجود میآید. ممکن است به دنبال این معضل، کودکان کار، سرقت، اعتیاد، طلاق و… به وجود میآید. ما پزشکان میگوییم امالامراض سرماخوردگی است. من میگویم منشأ تمام آسیبهای اجتماعی بیکاری است.
استان خراسان رضوی از جمله استانهای رکورددار در طلاق است. فکر میکنید علت آن چیست؟
علت آن مسئولان هستند. مسئولان آن زمانی که باید عدالت را برای این استان رعایت میکردند، نکردند. آن زمانی که باید به تمامی شهرهای استان خراسان بزرگ توجه میشد، نشد. الان هم باید به تمام شهرهای استان خراسان رضوی توجه میکردند که نکردند و واقعا جای تاسف است. حتی در جایی هم که خواست بیشتر توجه شود باز بیشتر به مشهد توجه شد و نه شهرهای دیگر استان. این به ضرر مردم مشهد هست. نسبت استاندارد حاشیهنشینی در شهرهای بزرگ باید یک به هشت باشد. الان در مشهد بیش از ٣٠درصد حاشیهنشینی داریم. علت هم این است که تمام امکانات در مشهد متمرکز شده و در طرف مقابل به شهرهای استان بیتوجهی شده و اینها به مشهد آسیب وارد کرده است. افراد هم از شهرهای مختلف به مشهد مهاجرت میکنند و نمیتوانند در شهر خودشان زندگی کنند و حاشیهنشینی را
رقم میزند.
آسیبهای اجتماعی متولد شده امروز در استان و مشهد نتیجه سیاستگذاریها و ریلگذاریهای گذشته است. در حاشیهنشینی هم احتمال دچار شدن به آسیبهای اجتماعی خیلی زیادتر است. هرچند با تاکیدات مقام معظم رهبری، وزیر بهداشت و وزیر کار و وزیر راه و شهرسازی تا حدی وارد عمل شدهاند و در حال ارائه امکانات خدماتی و بهداشتی به حاشیه شهرها هستند. این کار الان در حال وقوع است و متاسفانه قبلا همین کار را هم نمیکردند و معضل آسیبهای اجتماعی بدتر و بیشتر بود. این حمایتها و رسیدگیها لازم هست اما کافی نیست.
به نظر شما اگر بخواهیم از بار آسیبهای اجتماعی استان بکاهیم چه اقدامی میتواند در اولویت باشد؟
اگر بخواهیم آسیبهای اجتماعی در شهرها را کمتر کنیم، باید حاشیهنشینی را کم کنیم. راهکارش این است که به شهرهای دیگر استان توجه کامل و کافی باشد. همین اشتباه در استان خراسان شمالی هم صورت گرفته است. من جزو اولین مدیران استانی خراسان شمالی در آن زمان بودم (مدیرکل بهزیستی) که به استاندار وقت تاکید کردم، اشتباهی که خراسان رضوی و مشهد رفت را تکرار نکنید. راهی را که در واقع استان سمنان کرد. هیچ فرقی میان سمنان و شاهرود نیست. مردم در شاهرود هیچ انگیزهای ندارند، بروند در حاشیه سمنان زندگی کنند. همان شاهرود زندگی میکنند برای اینکه عدالت را در توسعه رعایت کردند. اما خراسان شمالی هم گوش به این حرفها نکرد و الان هم متاسفانه حاشیهنشینی در بجنورد هم بیش از ٣٠درصد و غیراستاندارد هم هست. اولین آسیب را هم مردم بجنورد میبینند.
اصلیترین دغدغهای که این روزها در مجلس پیگیری میکنید، چیست؟
من به هر مسئلهای از منظر اجتماعی نگاه کرده و میکنم. معیشت مردم واقعا یک دغدغه است. منشأ آسیب اجتماعی هم هست. اینکه مردم برای معیشتشان دچار مشکل هستند، ما عذاب میکشیم. وقتی معیشت مردم دچار مشکل باشند، عوارض زیادی خواهد داشت. آسیبهای بعدی و اجتماعی را دامن میزند. اگر مردم مشکل معیشت داشته باشند خیلی راحت ممکن است خلاف رویه عمل کنند. خیلی فضاها برای سوءاستفاده از اینها شکل میگیرد. در جامعه ای که از رفاه مناسب برخوردار است، همه باید شغل داشته باشند، بیمههای رایگان وجود داشته باشد.این را ما تامین نکنیم دیگران برایشان تامین میکنند. ما اگر اشتغال ایجاد نکنیم سوداگران مرگ برایشان این کار را میکنند.
چهارشنبه ۳ آذر
ثبت دیدگاه